نگاه کردن به چهره رهبر عادل عبادت است پس نگاه کنید.
امام:
من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
آقا:
تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی
تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی
امام:
فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سرِ دار شدم
آقا:
تو که فارغ شده بودی ز همه کون و مکان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی
امام:
غم دلدار فکنده است به جانم، شررى
که به جان آمدم و شهره ی بازار شدم
آقا:
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره ی بازار شدی
امام:
درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم
آقا:
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی
امام:
جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم
خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم
آقا:
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته در بار تو هشیار شدی
امام:
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند مىآلوده مددکار شدم
آقا:
واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی
دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی
امام:
بگذارید که از بتکده یادى بکنم
من که با دستِ بت میکده، بیدار شدم
آقا:
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی
منبع:http://mtt4530.blogfa.com
آقا اجازه! دست خودم نیست خسته ام، در درس عشق، من صف آخر نشسته ام، یعنی نمی شود که ببینم سحر رسید؟ درس غریب "غیبت کبری" به سر رسید؟ آقا اجازه! بغض گرفته گلویمان، آنقدر رد شدیم که رفت آبرویمان، استاد عشق! صاحب عالم! گل بهشت! باید که مشق نام تورا تا ابد نوشت.
نظرتان درباره سادگی رهبر چیست؟
.: Weblog Themes By Pichak :.